lovenar



*خــواهرم چند لحظه گوش کن* مطمئن باش مردی که تو را دوست داشته باشد نسبت به تو غیرت دارد، شک نکن! مردی که دوستت ندارد، برایش فرق نمیکند: چه بپوشی. کجا بروی. کی برگردی. با کی باشی. توی پیج خودت چه عکسی بگذاری یا پروفایلت چه عکسی باشد و. مردی که عاشق توست میخواهد همه چیزت زیبایی ات، عاطفه و عشقت، نگی ات ، پاکی و عفتت. همه صرفا و منحصرا برای خودش باشد و بس، نه هیچ کس دیگر!! دوست ندارد با پخش عکس هایت تو را عمومی کند. دوست ندارد اندام و چهره ات توجه مردان دیگر را جلب کند. نمیخواهد چشم هرزه ای شکارت کند. نمیخواهد وسیله ی ء دیگران شوی. نمیخواهد بیت المال باشی. مردی که دائم میگوید: هر جور راحتی بچرخ. هر جا دوست داری برو. هرعکسی از خودت دوست داری پخش کن. هر مانتویی خواستی بپوش. آرایش کن. شیک برو بیرون. *روشن فکر و مدرن نیست.* بلکه *بی غیرت* است مرد نیست. فقط نــَــر است. عاشقت نیست. فقط کنارت زندگی میکند. مــرد بی غیرت ناموسش را حـراج چشم های بیگانگان میکنــد. میبیند ناموسش جلوی چشم این و آن است و هر کس نگاهی به او میکند. اما سکوت میکند. بی تفاوت است. . و هیچ چیز در مردان به اندازه مرد بی غیرت نفرت انگیز نیست. همان طور که هیچ چیز در ن نفرت انگیزتر از  زن بی حیا و بی عفت نیست. *دختر و بانوی پاک* وقتی پدرت،برادرت و همسرت روی بیرون رفتنت و نوع پوشش تو حساس اند. ناراحت نشو. فکر نکن در سختی هستی و به تو ظلم شده. خوشحال و مغرور باش. چرا که مردی قلبش برایت میتپد. آن هم از جنس.پدرانه و برادرانه.عاشقانه. وچه سعادت و آرامش و امنیتی بالاتر از این برای یک دختر و زن؟!!! خواهرم ارزان نفروش خودت را بــه خــدا کــه تو کالا نیستـی که بر روی تو قیمت بگذارند و به زیباییت نمره بدهند. *خــواهرم به خودت بیــا*

 

ﭘﺎﺩﺷﺎﻫﯽ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩ 10 ﺗﺎ ﺳﮓ ﻭﺣﺸﯽ ﺗﺮﺑﯿﺖ ﮐﻨﻨﺪ ﺗﺎ ﻫﺮ ﻭﺯﯾﺮﯼ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﯽ ﺳﺮﺯﺩ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺟﻠﻮﯼ ﺁﻧﻬﺎ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻪ ﺗﺎ ﺑﺎ ﺩﺭﻧﺪﮔﯽ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﻭﺭﺍ ﺑﺨﻮﺭﻧﺪ .

 

ﺩﺭ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻭﺯﺭﺍﺀ ﺭﺃﯼ ﺩﺍﺩ ﮐﻪ ﻣﻮﺟﺐ ﭘﺴﻨﺪ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﻧﺒﻮﺩ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺟﻠﻮﯼ ﺳﮓ ﻫﺎ ﺑﯿﻨﺪﺍﺯﻧﺪ .

 

ﻭﺯﯾﺮ ﮔﻔﺖ ﺩﻩ ﺳﺎﻝ ﺧﺪﻣﺖ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻡ ﺣﺎﻻ ﺍﯾﻨﻄﻮﺭ ﺑﺎ ﻣﻦ ﻣﻌﺎﻣﻠﻪ ﻣﯿﮑﻨﯽ !

 

ﮔﻔﺖ

 

ﺧﻮﺏ ﺣﺎﻻ ﮐﻪ ﭼﻨﯿﻦ ﺍﺳﺖ 10 ﺭﻭﺯ ﺗﺎ ﺍﺟﺮﺍﯼ ﺣﮑﻢ ﺑﻬﻢ ﻣﻬﻠﺖ ﺑﺪﻩ

 

ﮔﻔﺖ ﺍﯾﻦ ﻫﻢ ﺩﻩ ﺭﻭﺯ . ﻭﺯﯾﺮ ﺭﻓﺖ ﭘﯿﺶ ﻧﮕﻬﺒﺎﻥ ﺳﮓ ﻫﺎ ﻭ ﻭﮔﻔﺖ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﻢ ﺑﻪ ﻣﺪﺕ 10 ﺭﻭﺯ ﺧﺪﻣﺖ ﺍﯾﻦ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻣﻦ ﺑﮑﻨﻢ ﺍﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﭼﻪ ﻓﺎﯾﺪﻩ ﺍﯼ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﮔﻔﺖ ﺑﻪ ﺯﻭﺩﯼ ﺑﻬﺖ ﻣﯿﮕﻢ .

 

 ﻧﮕﻬﺒﺎﻥ ﮔﻔﺖ ﺍﺷﮑﺎﻟﯽ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﻭ ﻭﺯﯾﺮ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩ ﺑﻪ ﻓﺮﺍﻫﻢ ﮐﺮﺩﻥ ﺍﺳﺒﺎﺏ ﺭﺍﺣﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺳﮓﻫﺎ ﺍﺯ ﺩﺍﺩﻥ ﻏﺬﺍ ﻭ ﺷﺴﺘﺸﻮﯼ ﺁﻧﻬﺎ ﻭﻏﯿﺮﻩ .

 

ﺩﻩ ﺭﻭﺯ ﮔﺬﺷﺖ ﻭ ﻭﻗﺖ ﺍﺟﺮﺍﯼ ﺣﮑﻢ ﻓﺮﺍ ﺭﺳﯿﺪ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﻭﺯﯾﺮ ﺭﺍ ﺟﻠﻮﯼ ﺳﮓﻫﺎ ﺑﯿﻨﺪﺍﺯﻧﺪ .

 

ﻣﻄﺎﺑﻖ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﻋﻤﻞ ﺷﺪ ﻭ ﺧﻮﺩ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﻫﻢ ﻧﻈﺎﺭﻩ ﮔﺮ ﺻﺤﻨﻪ ﻫﺴﺖ ﻭﻟﯽ ﺑﺎ ﭼﯿﺰ ﻋﺠﯿﺒﯽ ﺭﻭﺑﺮﻭ ﺷﺪ ﺩﯾﺪ ﻫﻤﻪ ﺳﮓ ﻫﺎ ﺑﻪ ﭘﺎﯼ ﻭﺯﯾﺮ ﺍﻓﺘﺎﺩﻧﺪ ﻭ ﺗﮑﺎﻥ ﻧﻤﯿﺨﻮﺭﻧﺪ ! ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺳﮓ ﻫﺎ ﭼﮑﺎﺭ ﮐﺮﺩﯼ ؟ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ 10 ﺭﻭﺯ ﺧﺪﻣﺖ ﺍﯾﻦ ﻫﺎ ﺭﺍ ﮐﺮﺩﻡ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻧﮑﺮﺩﻧﺪ ﻭﻟﯽ 10 ﺳﺎﻝ ﺧﺪﻣﺖ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﮐﺮﺩﻡ ﻫﻤﻪ ﺍﯾﻨﻬﺎ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩﯼ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﺳﺮﺵ ﺭﺍ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﻭﺩﺳﺘﻮﺭ ﺑﻪ ﺁﺯﺍﺩﯼ ﺍﻭ ﺩﺍﺩ

 

نیکی های دیگران ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﯽ ﮔﺬﺭﺍ ﺍﺯ ﯾﺎﺩ ﻧﺒﺮﯾﺪ!

 

یکی بود یکی نبود

 

 تاجری بود که کارش خرید و فروش پنبه بود و کار و بارش سکه شده بود .

 

تا آنجا که  بازرگانان دیگر به او حسودی می کردند یک روز یکی از بازرگان ها نقشه ای کشید و شبانه به انبار پنبه ی تاجر دستبرد زد .

 

به تنهایی شب تا صبح پنبه ها را از انبار بیرون کشید و در زیرزمین خانه ی خودش انبار کرد .

 

صبح که شد تاجر پنبه خبر دار شد که ای دل غافل تمام پنبه هایش به غارت رفته است .

 

داد و فریاد کنان به نزد قاضی شهر رفت و گفت

 

 خانه خراب شدم . قاضی هم دستور داد که مامورانش به بازار بروند و پرس و جو کنند و را پیدا کنند . اما نه را پیدا کردند و نه پنبه ها را .

 

قاضی با عصبانیت گفت

 

 چرا دست خالی برگشتید ؟

 

 حتی به کسی مشکوک نشدید

 

 ماموران گفتند

 

 چرا بعضی ها درست جواب ما را نمی دادند ما به آنها مشکوک شدیم

 

قاضی گفت

 

 از این ستون به آن ستون فرج است بروید آنها را بیاورید .

 

 ماموران رفتند و تعدادی از افراد را دستگیر کردند و آوردند

 

قاضی تاجر پنبه را صدا کرد و گفت به کدام یک از این ها شک داری ؟

 

 تاجر پنبه گفت به هیچ کدام

 

قاضی فکری کرد و گفت

 

 ولی من را شناختم

 

  بیچاره آن قدر دست پاچه بوده و عجله داشته که وقت نکرده جلو آیینه برود و پنبه ها را از سر و ریش خودش پاک کند

 

 ناگهان یکی از همان تاجرهای محترم دستگیر شده دستش را به صورتش برد تا پنبه را پاک کند .

 

قاضی گفت

 

همین است

 

 تاجر محترم گفت

 

من پنبه های همکارم را نیده ام ؟

 

قاضی گفت

 

 همین حالا مامورانم را می فرستم تا خانه ات را بازرسی کنند

 

 یک ساعت بعد ماموران خبر دادند که پنبه ها در زیر زمین تاجر انبار شده است و او هم به جرم خود اعتراف کرد و از آن به بعد می خواهند بگویند که آدم خطا کار خودش را لو می دهد.

 

می گویند : پنبه ، دست به ریشش می کشد .

 

داخل کیف دانشجوی دختر چه چیزی بود؟

 

یک داستان غم انگیز

 

در یک دانشگاه دخترانه نیروهای تجسس برای بازرسی آمده بودند و در تمام کلاس های دانشگاه رفته و به تفتیش کیف دختران می پرداختند، یکی یکی کیف ها را بازرسی می کردند

 

داخل کیف ها کتاب، دفتر و اوراق ضروری بود. هیچ چیز ممنوعی یافت نشد. البته یک کلاس باقی مانده بود که اتفاقا جای همین حادثه است.

 

گروه بازرسی داخل کلاس شدند و از همه دختران درخواست کردند که کیف هایشان را باز کرده و جلو بگذارند. در گوشه سالن یک دانش آموز نشسته بود که نگران به نظر می رسید و با زیرچشمی به گروه تجسس نگاه می کرد و عرق شرم بر پیشانی اش جاری بود و کیفش را محکم در دستانش گرفته بود.

 

بازرسی شروع شده بود، هرچی نوبت او نزدیک ترمی شد، نگرانی اش بیشتر و بیشتر می شد.

 

بعد از چند دقیقه تیم بازرسی پیش دختر آمدند، اما او کیفش را محکم گرفته بود، گویا که با زبان سکوت می خواست بگوید که شما هرگز نمی توانید این (کیف) را باز کنید.

 

به او گفته شد: کیف را باز کن!

 

او به طرف ماموران نگاه می کرد و زبانش بند آمده بود و کیفش را محکم به آغوشش گرفته و حاضر نبود به ماموران تحویل دهد!

 

ماموران مجدد درخواستشان را تکرار کردند

 

ناگهان دختر با صدای بلند فریاد زد: نه! من نمی توانم کیفم را به شما بدهم!

 

تمام نیروهای گروه تجسس پیش دختر آمدند

 

بگو مگوی سختی شروع شد

 

تمام دانشجوهای کلاس نگران شدند

 

 چیست.؟

 

بالاخره کیف دختر از او گرفته شد.

 

تمام دانشجوها ساکت بودند

 

معلوم نبود چه اتفاقی می افتد

 

آخر داخل کیف چه چیزی بود؟

 

تیم بازرسی کیف دختر را گرفته و به دفتر بردند، باران اشک از چشمانش جاری بود و با بغض به آنها (ماموران) نگاه می کرد که جلوی همه او را رسوا کرده بودند.

 

او را نشاندند، رئیس دانشگاه گفت: کیف را باز کن، دختر کیفش را باز کرد

 

یا الله! داخل کیف چه بود

 

شما چه فکر می کنید؟ آیا داخل کیف چیزی ممنوعی بود؟ آیا تصاویر مستهجن بود؟

 

قسم به الله چنین چیزی نبود

 

داخل کیف چی بود؟ چند تکه نان!!! و تکه های باقی مانده ساندویچ!!!

 

فقط همین و نه چیزی دیگر

 

وقتی در این مورد با او گفتگو شد. اینچنین بازگو کرد: تمام دانشجوها وقتی صبحانه می خورند من یواشکی تکه های باقی مانده نان را جمع می کنم ، چیزی خودم می خورم وبقیه را برای خانواده ام می برم. بله! برای مادر و خواهرانم

 

تا که برای ناهار و شام چیزی داشته باشند که بخورند!!! چرا که ما تنگدست و فقیر هستیم، سرپرستی نداریم، کسی هم خبری از ما نمی گیرد، و دلیل انکار از بازکردن کیفم فقط همین بود که مبادا همکلاسی ها و دوستانم ازوضعیت من مطلع شوند وبعدمایه شرمندگی من شود.

 

بابت اسائه ادب و جسارتم از سما پوزش می طلبم.

 

بله دوستان! این حقیقت را خواندید و شنیدید، اشک در چشمان شما حلقه زد

 

پروردگار هر شخصی را از چنین مجبوری نجات دهد و هیچکس چنین روزی را نبیند.

 

برادران و خواهران! این صحنه یکی از صحنه های دردناکی است که ممکن است در همسایگی ما و شما باشد و ندانیم یا بسا اوقات این افراد را نبینیم و از حال آنها اطلاعی نداشته باشیم.

 

عموما مردم، اخبار جهان را از هر گوشه و کنار پیگیری می کنند اما از همسایه و فامیل خود خبری ندارند!

 

به افراد مستمند و فقیر کمک کنید چرا که فقیر شدن زمان نمی برد.

 


 

کتابخانه مدرسه علوم دینی دارالعلم اهل تسنّن رمشک به کتب تشیّع تجهیز می شود

 

آپلود عکس خبرگزاری شبستان: مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی جنوب کرمان بیان داشت:

 

 در پی درخواست مطرح شده از سوی مسئولان کتابخانه مدرسه علوم دینی دارالعلم اهل تسنن رمشک و به منظور وحدت هرچه بیشتر شیعه وسنی این کتابخانه به کتب مذهب تشّیع تجهیز می شود.

 

به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان از کرمان جنوب، حجت الاسلام احمد حسینی شامگاه یکشنبه"29 آذر" در همایش وحدت شیعه و سنی گفت:

 

این همایش از سری برنامه های هفته قرآن و عترت جنوب کرمان است که از 25 آذرماه در جنوب استان کرمان آغاز به کار کردهاست.

 

وی افزود:

 

 جشنواره های متعددی به مناسبت هفته قرآن و عترت در حال برگزاری است و جشنواره های صنایع دستی و هنرهای تجسمی در همین راستا برگزار شد.وی بیان کرد:

 

 این برنامه ها در راستای ترویج هرچه بیشتر فرهنگ قرآنی در جامعه اجرا می شود.

 

وی گفت:

 

برنامه اختتامیه این هفته نیز دوم دی ماه با حضور معاون قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به میزبانی جیرفت برگزار می شود.

 

مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی جنوب کرمان افزود:

 

 به منظور وحدت هرچه بیشتر شیعه و سنی ، کتابخانه مدرسه علوم دینی دارالعلم اهل تسنن رمشک به کتب مذهب تشیع تجهیز می شود.

 

وی اظهار کرد:

 

 در بازدیدی که از مدرسه علوم دینی اهل تسنن رمشک داشتیم، این اقدام در پی درخواست مطرح شده از سوی مسئولان این کتابخانه صورت می گیرد.

 

مولوی اسدالله ده بالایی تصریح کرد: برگزاری این همایش ها در صورت استمرار موجب ناکامی دشمنان می شود که به دنبال تفرقه بین این دو مذهب هستند.

 

رئیس مدرسه علوم دینی اهل سنّت دهستان رمشک هم در این آئین گفت: این همایش ها باعث اتحاد و همدلی هرچه بیشتر بین اهل تشیع و تسنن می شود.

 

وی با اشاره به ضرورت آموختن روخوانی و روان خوانی قرآن کریم به نسل جدید افزود:

 

برنامه ریزی های لازم برای اشاعه این فرهنگ بین جوانان و نوجوانان بسیار ضروری است.

 

وی گفت: قرآن بهترین کتاب برای هدایت بشر و بهترین ریسمان الهی است که باید همه مسلمانان به آن چنگ زده و از تفرقه دوری کنند

 


 

همايش وحدت شيعه و سني در جنوب کرمان

 

کرمان / خبرگزاری صدا و سیما /

 

در همایش وحدت شیعه و سنی در جنوب کرمان ، بر تقویت نقاط مشترک مذاهب اسلامی به خصوص فرهنگ قرائت و درک صحیح قرآن تاکید شد.

 

 به گزارش خبرگزاری صدا و سیما در این همایش که از سلسله برنامه های هفته فرهنگی قر آن و عترت جنوب استان کرمان در دهستان رمشک از توابع شهرستان قلعه گنج برگزار شد مولوی اسدالله ده بالایی رئیس مدرسه علوم دینی اهل سنت دهستان رمشک گفت در ایران اسلامی پیروان مذاهب تشیع و تسنن با وحدت و برادر ی کامل در کنار یکدیگر زندگی میکنند و برگزاری برنامه های فرهنگی مانند هفته فرهنگی قرآن و عترت و همایش وحدت شیعه و سنی ، باعث افزایش این اتحاد و همدلی می شود و دشمنان را که به دنبال تفرقه میان پیروان این دو مذهب هستند ناکام خواهد کرد.

 

مولوی اسدالله ده بالایی تصریح کرد قرآن بهترین کتاب برای هدایت بشر و بهترین ریسمان الهی است که باید همه مسلمانان به آن چنگ زده و از تفرقه دوری کنند و لازم است برای آموزش روخوانیو روان خوانی قرآن کریم و درک مفاهیم واقعی آن به نسل جدید برنامه ریزیهای لازم صورت گیرد.

 

 حجت الاسلام سید احمد حسینی مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی جنوب کرمان هم در این آئین گفت برای ترویج بیش از پیش فرهنگ قرآنی در جامعه برنامه ریزی های خوبی صورت گرفته است که هفته فرهنگی قرآن و عترت جنوب کرمان یکی از آنها است اما لازم است تلاشهای خیلی گسترده تری صورت بگیرد .

 

در این جلسه تعدادی از قاریان اهل تسنن و تشیع رمشک و قلعه گنج به تلاوت ایاتی از کلام ا .مجید پرداختند.

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

آشپز ایرانی کنکور 13 peydayesh-site Theology 4 Children اینجا همه چی به هم مرتبطه وبلاگ شخصی همایون سلحشور فرد دهکده intezar-zohoor-emam-mahdi دانلود کتاب های pdf goldenbird